مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» نقدی بر آلبوم «ساعت فراموشی » با صدای " رضا یزدانی "

 

 

 

 

علیرضا بهمیاری : پنجمین آلبوم " رضا یزدانی " خواننده راک مطرح کشور، با عنوان «ساعت فراموشی» دهم آبان ماه امسال به صاحب امتیازی شرکت سل فا ، از طریق پخش هنرنمای پارسیان در سراسر کشور منتشر شد . گفتنی است این مجموعه به صورت سی دی والتی عرضه شده است .

 

 تصویر اصلی آلبوم نمایی از چهره خواننده است که به شکلی عبوس به دوربین خیره شده است . نام آلبوم و خواننده به صورت فارسی و لاتین پایین تصویر وی درج شده است . داخل جلد آلبوم سه تصویرازخواننده دیده می شود و در سویی دیگر نیز یک  تصویردیگر از خواننده به همراه هشت نفر ( که معرفی هم نشده اند ) نمایش داده شده است . آن سوی جلد ، شناسنامه قطعات ، نام نوازندگان ، تشکرها و اطلاعات مجوز آلبوم و ... ذکر شده است . در مجموع طراحی کلی و گرافیک بکار رفته در این کاور رضایت بخش است گرچه تصویر اصلی آلبوم می توانست بهتر از این باشد .

 

گفتنی است تمام ملودی های این مجموعه توسط رضا یزدانی ساخته شده اند .

 

یادآور می شود در این مجموعه از سازهای کیبورد ، پیانو ، گیتار الکتریک ، گیتار آکوستیک ، گیتار باس ، درامز و گیتار فلامنکو استفاده شده است . در ضمن نوازندگان این سازها عبارتند از : بهروز پایگان ، مازیار احمدپور ، میلاد عدل ، رضا یزدانی ، آرش زمانیان ، پیام زمانی و کاویان رجبی .

 

 

 

بررسی قطعات آلبوم « ساعت فراموشی » :

 

 

1- تیمارستان = تنظیم : میلاد عدل – شعر : مهدی ایوبی

 

نخستین قطعه آلبوم در فضایی کاملا راک گونه شروع می شود و با پررنگ شدن گیتار الکتریک و درام ، خواننده در ثانیه 33 اجرای خود را آغاز می نماید . روند اجرایی ادامه پیدا می کند و با فراز و فرود موسیقی همراه می شود و این اجرا تا زمان 05/2 ادامه می یابد . سپس فضای موسیقی به سوی محو شدن پیش می رود و دوباره گیتار الکتریک فضایی خلوت را پیش می گیرد و دوباره فضای قطعه پرحجم و شلوغ می شود و باز خواننده شروع به اجرا می کند . روند اجرایی ادامه پیدا می کند تا قطعه به پایان می رسد .

 

دستاویز قراردادان دیوانگی در بستری عاشقانه ، مضمون کلی این قطعه است که البته حرفی تازه را بیان نمی کند .

 

 

2- بانوی من = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : داوود مردانی

 

قطعه از فضایی محو به سوی شفاف شدن حرکت می کند و در این بین درام و گیتار الکتریک و صداهای الکترونیکی فضا را پرحجم می سازند . پس از اورتور 29 ثانیه ای خواننده شروع به اجرا می کند . این قطعه عاشقانه تا زمان 38/1 تداوم پیدا می کند که در بخش بدون کلام گیتار الکتریک به صورت آرامتری به سولونوازی می پردازد و باز خواننده اجرا را ادامه می دهد البته این بار در گامهای میانی . پس از مدتی باز بخش بدون کلام در حالت خلوت تری ادامه می یابد و همان روند قبلی بی کلام در این جا هم تکرار می گردد .

 

 

 

3- حرفهای شخصی = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : اندیشه فولادوند

 

با صدای بهم زدن دستها و سپس حضور گیتار الکتریک که با آن همراه می شود ، قطعه آغاز می گردد . در ادامه و در ثانیه 20 خواننده شروع به اجرا می نماید . سپس موسیقی شلوغ تر می شود و خواننده کماکان اجرای خود را تداوم می بخشد . در بخش بدون کلام گیتار الکتریک و درام با هم به پیش می روند و کیبورد هم حضور دارد و فضا پرحجم تر می شود . در ادامه اجرا دوباره شروع می شود . اجرا همچنان به پیش می رود تا بخش بدون کلام که با همان سولونوازی گیتار الکتریک همراه می گردد و یک دقیقه پایانی در همین حال و هوا حرکت می کند .

 

 لحن این ترانه طولانی با سایر اشعار و ترانه های آلبوم متفاوت تر است .

 

انگار ترانه سرا تجربه های شخصی خود را در کارهایش بیان می کند . وی در آثار پیشینش هم همین روند را طی کرده است.

 

درباره این قطعه می توان گفت که یکی از کارهای قابل تحمل این مجموعه است .

 

 

4- کافه بهشت = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : حسن علیشیری

 

با نوای پیانو کار شروع می شود و ادامه می یابد تا ثانیه 30 که سمپل ها افزوده می گردند و خواننده به آرامی شروع به اجرا می نماید . سپس فضا شلوغ می شود و پرحجم می گردد و خواننده هم به اوج می رود . در بخش بدون کلام فضا خلوت تر شده با همراهی پیانو و سمپل ها و در ادامه گیتار الکتریک و درام فضا را شلوغ و خشن می سازند و به یکباره با یک سقوط موسیقایی فضا خلوت می شود و ویلون با پیانو همراه می شود و فضای قطعه خلوت می گردد . در ادامه باز خواننده به آرامی شروع به اجرا می کند و موسیقی به صورت کم رنگی با آن همراه می شود و طبق معمول باز فضا شلوغ می شود و به همان نقطه خلوت می رسد و این سیکل در ادامه تکرار می گردد . قطعه در همان فضای هارد راک به اتمام می رسد .

 

 

 

5- کارتن خواب = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : مهدی ایوبی

 

با صدای گیتار الکتریک قطعه شروع می شود و در ثانیه 25 خواننده اجرای خود را پی می گیرد به آرامی و در فضایی خلوت و بعد بخش بدون کلام که نوای گیتار الکرتیک با آن همراه می شود به آرامی و باز خواننده اجرای خود را انجام می دهد . سپس بخش بدون کلام با حضور گیتار الکتریک و کیبورد به راه خود ادامه می دهد . در بی کلام ویلون نیز لحظه ای به گوش می رسد و بعد باز خواننده به اجرای خود مشغول می شود و این روند تداوم می یابد . پس از آن فضای موسیقی شلوغ می شود و به صورت هارد راک با تمپوی بالاتر و خواننده اجرای خود را در گام بالاتر می خواند . بخش بی کلام در فضایی شلوغ و پرسر و صدا جریان می یابد و پایان بخش این قطعه می باشد .

 

در بخشی از ترانه گفته می شود : ( از گربه های گشنه حتی سخت می ترسه ) که توصیف گر وضعیت یک کارتن خواب است . باید از ترانه نویس سوال کرد آیا واقعا چنین آدمی با این وضعیت از یک گربه می ترسد؟ حتی گرسنه ؛ شوخی بی مزه ای بود . باید گفت این ذهن ترسویی یک ترانه نویس است که در ایجاد و خلق چنین تصویری از این حیوان به ظاهر گرسنه می ترسد نه این چنین آدم مفلوکی ؛ اگر می ترسید که با این حیوانات شب روزو روزش را سپری نمی کرد . شاید این حیوانات باشند که از وی می ترسند؟ این طور نیست؟!!

 

خواننده وقتی با ژست های آن چنانی و با پوشیدن کت چرم گران قیمت از کارتن خواب می خواند ،  کاربه شدت ادایی و غیرواقعی جلوه می کند و شنونده هم هیچ همذات پنداری و ارتباطی با این کلام و موسیقی و اجرا برقرار نمی کند. این نگاه به شدت مصنوعی از بالا به خیلی پایین ، اصلا جواب نمی دهد ، دوستان ؛ حتی می تواند پاسخ معکوس بدهد .

 

 

6- بدون تو هیچم = تنظیم : آرش زمانیان – شعر: امیر جمشیدی

 

در فضایی که گیتار الکتریک و سمپل ها با هم ممزوج می شوند و موسیقی به نحو آرامی شروع می شود و تا ثانیه 59 ادامه دارد که خواننده در این وضعیت اجرا را آغاز می کند به آرامی واین روند ادامه پیدا می کند تا اینکه به وی به اوج می رود و ادامه می دهد تا به بخش بدون کلام می رسد . فضا به نسبت آرام است و گیتار الکتریک که پررنگ تر می شود و باز خواننده به آرامی اجرای خود را تداوم می بخشد و به اوج می رود و در بی کلام فضای موسیقی پررنگ تر شده ودر حالت شلوغ به انتها می رسد .

 

 

 

7- کافه رویا = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : علی کمارجی نژاد

 

گیتار آکوستیک به آرامی آغازگر این قطعه است و بعد کیبورد در فضایی پررنگ تر ظاهر می شود . در ثانیه 45 خواننده به آرامی شروع به اجرا می کند و موسیقی هم خلوت است . پس از یک اجرای طولانی در دقیقه 3 موسیقی آرام می شود و با حضور گیتار آکوستیک موسیقی به پیش می رود و باز خواننده اجرا را ادامه می دهد و به اوج می رود و در آخر با سولونوازی گیتار قطعه به پایان می رسد .

 

این قطعه تصویرگر کافه ای است ( مشخص نیست که چرا این روزها همه به کافه گیر داده اند . در همین آلبوم نام دو قطعه با کافه همراه است . این در حالی است که هیچ گاه کافه پس زمینه مناسبی از گذشته تا به امروز در اذهان عمومی نداشته است ) که یک مشت پیر و پاتال به آخر خط رسیده متوهم ، دارند در آن به خیال بافی می پردازند ! تقریبا تمام اتفاقات ذکر شده به جز یک مورد – جنگ – به سالهای قبل از انقلاب اسلامی مربوط می شود . پس باید نتیجه بگیریم سن این آدمها هم باید خیلی بالا باشد . حال این کار چه ارتباطی می تواند با نسل جوان ، مخاطب اصلی این آلبوم برقرار می سازد خود جای سوال دارد . این قطعه به درد همان قشر سنی که ذکرشان رفت ، می خورد البته اگر حال و حوصله شنیدن چنین صدا و فضایی را داشته باشند !

 

در بخشی از ترانه گفته می شود (شعر یه شب مهتاب فرهاد ) که البته صحیح تر این است که کلمه (شعر) از این مصرع حذف شود چون فرهاد مهراد که شاعر آن قطعه مشهور نیست ولی به دلیل وزن این خطا صورت گرفته است . این اصطلاح غلط در جامعه کماکان رواج دارد که مثلا گفته می شود شعر فلان خواننده خیلی قشنگه ، در حالیکه در اکثر موارد منظور قطعه اجرایی خواننده است نه شعر و یا ترانه خوانده شده .

 

 

 

8- وقتی تو رفتی = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : رضا یزدانی

 

در ابتدا صدای خودرویی از دور شنیده می شود و بلافاصله گیتار الکتریک شروع به اجرا می کند با افکتهایی پرحجم همراه آن و در ثانیه 47 خواننده شروع به اجرا می نماید . وقتی به نام ترانه که می رسد و در ضمن ترجیع بند قطعه هم محسوب می گردد چندین بار آن را تکرار می کند و این مورد بارها در طول این کار تکرار می شود . در بخش بدون کلام گیتار الکتریک حضور دارد و سپس باز خواننده ترجیع بند را n بار تکرار می کند و پس از شنیدن بخش بدون کلام قطعه به انتها می رسد .

 

 

9- سینما = تنظیم : میلاد عدل – شعر : حسن علیشیری

 

با نوای گیتار الکتریک قطعه شروع می شود و بعد درام و افکتهای موردنظر به فضای قطعه افزوده می شوند . در ثانیه 45 خواننده کار خود را شروع می کند و ادامه می دهد تا به نام بردن ازشخصیت ها و فیلمهای سینمایی ایرانی می رسد . در بخش ترجیع بند خواننده چنین می خواند : ( توی درام زندگی بگو نقش ما چیه ؟ / کی آخرین کات و میده سناریو دست کیه ؟ ) و بعد بخش بدون کلام فرا می رسد . در ادامه قطعه ایستا می شود و به آرامی خواننده اجرای خود را پی می گیرد ، وی کماکان به اجرای خود می پردازد و با اجرای ترجیع بند قطعه تمام می شود .

 

در این قطعه که با لفظی محترمانه ادای دینی به سینمای ایران است ( بگذریم که چقدر خوب و منصفانه سینمایی ها به اهالی موسیقی ادای دین کرده اند و چگونه آنها را در بدترین وضعیت ممکن با ساخته هایی چون سنتوری و یا کسی از گربه های ایرانی خبر نداره ، نمایش داده اند ) و یا لحن واقعی تر آن ، باج دادن خواننده به سینمایی هاست تا کماکان هوای وی را داشته باشند و نقشی و یا تیتراژی هم در این شلوغی به وی تعلق بگیرد . گفتنی است خواننده بیشتر در محافل سینمایی و حتی ورزشی دیده می شود تا در جمع موزسین ها .

 

 نکته عجیب این ترانه نام بردن از آثار سینمایی ضعیف و به شدت معمولی است در حالی که سینمای ایران در همین سالهای پس از پیروزی انقلاب آثار برجسته تر و قوی تری هم  داشته است . نام بردن از سگ کسی ساخته معمولی بهرام بیضایی ، کاغذ بی خط اثر خیلی معمولی ناصر تقوایی و به توجهی به اثر مانای ناخدا خورشید ، حضور روبان قرمز فیلم ضعیف حاتمی کیا در برابر آثار درخشانی چون دیده بان و مهاجر ( البته به نوعی از آژانس شیشه ای نام برده می شود ) ، نام بردن از فیلمهای ضعیف حکم و رییس و ضیافت کیمایی در حالی که دندان مار و حتی سرب آثار بهتری از فیلمساز هستند و یا حضور فیلم های خیلی معمولی قصه پریا و ستاره های فریدون جیرانی در حالیکه قرمز برجسته ترین اثر سینمایی وی می باشد . گویا باید به جای نقد موسیقی در این قطعه به نقد سینمایی این قطعه بپردازیم .

 

 درباره این قطعه باید دو فرضیه را مطرح کرد ، یا خواننده دقیقا نام چنین شخصیتها و فیلم های سینمایی را به ترانه نویس سفارش داده که در این حالت باید خود وی را مورد سوال قرار داد که چرا این آثارباید در ترانه قرار بگیرند  و یا خود ترانه نویس به چنین فیلمهایی رسیده که اگر این طور هست باید مثال معروف قافیه که به تنگ آید ، صدق پیدا می کند .

 

 در مجموع این قطعه جزو کارهای قابل قبول مجموعه محسوب می شود .

 

 

10-آدم یه جاهایی رو مجبوره = تنظیم : میلاد عدل – شعر : مهدی ایوبی

 

این قطعه به آرامی شروع می شود و سپس گیتار به فضای قطعه افزوده می گردد . در ثانیه 40 خواننده به آرامی و در فضایی کاملا خلوت به اجرا می پردازد . درادامه بخش بدون کلام نیز در همین فضای لایت جریان پیدا می کند . بعد خواننده اجرای خود را ادامه می دهد و لحظاتی بعد موسیقی پرحجم تر و شلوغ تر می گردد و ادامه پیدا می کند تا بخش بدون کلام فرا می رسد . پس از آن خواننده به آرامی به اجرا مشغول می شود ؛ در ادامه فضا شلوغ تر می گردد و بعد خلوت تر. در ضمن خواننده تا مرز گریان شدن در اجرا پیش می رود و کار تمام می گردد .

 

 

11- ساعت – فقط یه کمی چایی واسه من بریز = تنظیم : میلاد عدل – شعر : سروش دادخواه – میثم یوسفی

 

این قطعه با فضاسازی که انجام شده در همان شروع ، شب را بازسازی می کند . صدای جیرجیرک و جغد در همین راستا شنیده می شود . به تدریج گیتار آکوستیک و الکتریک کار خود را شروع می کنند . در ثانیه 36 خواننده به آرامی در فضایی خلوت شروع به اجرا می کند : ( ساعتا را به عقب برگردون / اگه هنوزم فرصتی مونده – بگو تو گذشته چی می بینی / که از آینده تو رو ترسونده ) و ... البته خواننده ( سین) " ساعتا " را بیشتر ( شین ) تلفظ می کند تا (سین ).

 

قطعه در همین فضا به جلو می رود و خواننده هم در همین فضای خلوت و در گام پایین اجرا را ادامه می دهد . پارت نخست قطعه تا زمان 50/2 ادامه می یابد و در این لحظه با شنیدن تیک تیک ساعت و سکوتی چند لحظه ای ، قطعه وارد فضایی دیگر می شود و در این بخش گیتار الکتریک پرحجم تر و شلوغ تر نمود بیشتری پیدا می کند . به واقع در این بخش زمان به عقب بر می گردد و ما با روایتی معکوس در ترانه مواجه می شویم که در نوع خود ابتکاری نو محسوب می شود . در همین فضای پرحجم خواننده اجرا را پی می گیرد : ( نمیشه زمین خورد و گریه نکرد / به دادم برس بهترین نارفیق !) و ادامه می دهد و پس از آن ( هنوزم به دستای تو قانعم / هنوزم عاشقم با یه زخم عمیق ) و البته این بار چنین اجرا را ادامه می دهد : ( تو رو جون هر کی که بش مومنی / فقط امشبو حرفی از رفتن نزن ) که در این قسمت ( فقط امشبو 3)   بار متوالی در اوج می خواند . در اوج موسیقی پرحجم تر می شود و بعد از آن فضا خلوت تر می شود و البته باز شلوغ تر می شود . در بخش ترجیع بند می خواند : ( تو این روزای سرد و مریض / فقط یه کمی چای واسه من بریز!! ) به نظر می رسد مصرع دوم اصلا با فضای این ترانه همخوانی ندارد و حس لازم را از بین می برد و به نوعی فضای جدی قطعه را دچار خلل می کند .  همچنین نوعی دستور که ( برای من چای بریز )هم چندان جالب توجه نیست . این کار ساده ( چای ریختن ) را هر کسی می تواند انجام دهد دیگر نیازی به دستورهای این گونه نیست . گرچه ما کلا دوست داریم در هر وضعیت و مکانی دستور بدهیم ، حتی اگر در محیط کوچک باشد و برای کار ساده و پیش پاافتاده ای مانند چای ریختن ! . البته این رفتارها سابقه فراوانی در جامعه ما دارد و همچنان هم از آن پیروی می شود حتی در ترانه ، حتی با ژست های آن چنانی !!.

 

اما به ادامه این قطعه می پردازیم : ( تو سیگارو خاموش کن تا بگم ): در این بخش خواننده به خوبی این مصرع را اجرا می کند و نوعی بازیگری در صدا ایجاد می شود . بگذریم که بهتر است حتی المقدوراز واژهایی چون سیگاردر ترانه استفاده نشود چون دیگر این ضد ارزش را نمی توان مانند سالها پیش نوعی ژست امروزی تلقی کرد . گرچه در این بخش بر خاموش کردن آن تاکید شده است . به نظر می رسد ترانه سرا باید خود سیگاری باشد تا در چنین فضاهایی سیر کند ، لابد. اما ادامه ترانه بدین نحو می باشد :

 

 ( چطور میشه با گریه هم دود شد – چطور میشه با خنده هم زخم خورد – چطور میشه با اشک نابود شد / شبایی که می ترسم از فکرهام / همیشه هوا خیس و بارونیه ) و خواننده به بخش مهم ترانه می رسد که می تواند بخش کلیدی ماجرا باشد : ( یه زن با جنونش به من یاد داد / که عاشق شدن ( 3 بار متوالی اجرا می شود با اوجی از خواننده با تحریرهایی مختلف ) قبل ویرونیه ) پس از آن ترجیع بند سه بار متوالی در فضایی شلوغ و پرحجم با حضور چشمگیر گیتار الکتریک و با سولونوازی به پیش می رود و این قطعه طولانی در دقیقه 20/7 به اتمام می رسد .

 

این قطعه در آلبوم گروهی "خاص " هم مورد استفاده قرار گرفته بود و خواننده ترجیح داده که از آن در آلبوم مستقل خویش نیز استفاده کند . قطعه در مجموع کار قابل قبولی است . اینکه چرا خواننده دو ترانه را به هم می چسباند بر ما پوشیده است و چه اصراری بر این کار است . در این آلبوم ما با دو اثر این چنینی مواجه ایم .

 

 

12- چمدون – کجای این دنیا میشه = تنظیم : میلاد عدل – شعر : علیرضا باران – پویان بوترابی

 

در آغاز خواننده به آرامی شروع به اجرا می کند در فضایی خلوت ، که ایستا می شود . صدای رعد و برق و گیتار الکتریک با هم ممزوج می شود و فضای شلوغ موسیقی وارد لاین دیگر می گردد . خواننده در اوج می خواند و فضایی هارد راک جریان پیدا می کند تا بخش بدون کلام که با گیتارالکتریک و درام در فضایی شلوغ جریان دارد و خواننده کماکان اجرا را تداوم می بخشد . موسیقی ایستاتر می شود و خواننده به آرامی اجرا را ادامه می دهد و خواننده حالت زمزمه به خود می گیرد و در این حالت به اجرا ادامه می دهد و کماکان شلوغ بازی ها ادامه می یابد و در آخروی  اندکی می خواند و تنظیم اعصاب خردکن و بی هدف این قطعه در زمان 44/7 به پایان می رسد ، خوشبختانه .

 

 

 

13- ببار برایم = تنظیم : بهروز پایگان – شعر : گلبرگ شعبانی

 

این قطعه با نوای گیتار فلامنکو شروع می شود و سولونوازی ادامه پیدا می کند تا زمان 45/1 که خواننده با صدایی که خش اضافی هم همراه آن است اجرای خود را آغاز می کند و این فضا ادامه دارد و خواننده در اوج  می خواند تا زمان 11/3 که موسیقی اندکی پرحجم تر می شود وسمپل ها و گیتار الکتریک و گیتارفلامنکو بر فضای قطعه حاکم می شوند و خواننده با آن همراه می گردد و به واقع موسیقی وارد لاین دیگری می شود و تا انتها همین روند را ادامه می دهد . این قطعه طولانی نیز زمان 30/6 را شامل می شود . این قطعه شاید تنها اثر آلبوم باشد که ملودی آن تا حدودی می تواند در ذهن مخاطب جای بگیرد .

 

 

 

14- چرا یادم نمیاد ؟ = تنظیم : میلاد عدل – شعر : حسن علیشیری

 

فضایی وهم آلود آغازگر این قطعه می باشد . در ثانیه 51 خواننده شروع به اجرا می کند در فضایی خلوت . در ادامه موسیقی جدی تر با درام و گیتار الکترتیک ممزوج می شود . در بخش بدون کلام همین فضای سافت راک جریان دارد . سپس موسیقی پرحجم تر می گردد و گیتار الکرتیک نمود بیشتری پیدا می کند و خواننده با آن همراه می شود و در ادامه بخش بدون کلام به صورت شلوغ جریان دارد و خواننده دوباره به اجرا می پردازد .

 

 

 

تحلیل کلی آلبوم " ساعت فراموشی " :

 

 

آلبوم ساعت فراموشی مجموعه بدی است ؛ بدون هیچ گونه پرده پوشی و تعارفی . ما در طول سال آلبوم های ضیعف متعددی را می شنویم ؛ کارهایی از خوانندگان اکثرا تازه کار و بعضا با سابقه بیشتر، که البته ادعایی هم ندارند و خودشان هم بر این ضعیف بودن کارشان تا حدودی واقفند ولی این مجموعه ، نه ضعیف که آلبوم بدی است حال چرا بد ؟

 

عملا در این آلبوم بخش ملودی سازی به شکل ضعیفی کار شده است . اصلا ملودی ها با اشعار هماهنگی لازم را ندارند ، با مخاطب ارتباط برقرار نمی سازند . اینکه هر شعرو یا ترانه را با یک ملودی دم دستی بخوانیم ، اینکه ملودی سازی نشد . خود خواننده تمام ملودی ها را به شکل ضعیفی ساخته و اولین لطمه به مجموعه وارد شده است.

 

در بخش تنظیم هم در اکثر موارد با کارهایی اعصاب خردکن ، شلوغ ، با ساختاری تکراری و در برخی قسمتها به لحاظ زمانی بیش از حد طولانی مواجه ایم ، انگار آلبوم در مرحله تمرین ها ضبط شده است و عملا شنونده به سختی می تواند یک بار فضای این چنینی را تحمل کند . این که فضا راک است والبته در بیشتر موارد هارد راک ، دلیل موجهی نیست که گیتار الکتریک مثل بیل مکانیکی بر روی اعصاب شنونده رژه برود ، او را عصبی کند و فضا را غیرقابل تحمل سازد.

 

خواننده از آلبوم قبلی خود تصمیم گرفت که با ترانه سرایان گمنام و تازه کار و یا کم سابقه ای که اکثرا آثارشان را برای وی ایمیل می کنند همکاری نماید . در این آلبوم هم وی چنین عمل کرده است ( البته دو تن از ترانه سریان این مجموعه طی سالیان اخیر در برخی آلبوم های پاپ حضور کم رنگی داشته اند و نمی توان آنها را تازه کار نامید ) اما انگار وقتی همه عوامل دست به دست هم می دهند تا یک مجموعه را زمین بزنند همه چیز به خوبی در کنار هم قرار می گیرد تا این اتفاق بیفتد .

 

اینکه رضا یزدانی فرصت حضور به ترانه سرایان جوان جهت ظهور و بروز در آلبوم های خود را می دهد اتفاق خوشایندی است ، با توجه به اینکه متاسفانه نوعی باند بازی در این زمینه ایجاد شده است و تعداد معدود و مشخصی ترانه نویس! که حداقل نیمی از آنها شایستگی های لازم را حتی جهت حضور داشتن در بسیاری از آلبوم ها ندارند ، یک پای ثابت مجموعه های پاپ هستند و این کار آنها باعث شده برخی چهره های حرفه ای و کاربلد عرصه ترانه نیز از میدان به در شوند که با ترفندها و بی عدالتی های محرزاین امر صورت گرفته است ؛ اما به نظر می رسد یزدانی باید به نوعی در این میان تعادل را حفظ نماید و حداقل در آلبوم های خود نیمی از ترانه ها را به ترانه سرایان مطرح و توانمند بسپرد و نیمی دیگر را می تواند به جویای نامها بدهد . چون عنصر تجربه امر مهمی در این وادی محسوب می شود و قطعا یک ترانه سرای با تجربه تر تشخیص بهتری جهت ارئه یک اثر در یک مجموعه موسیقایی خواهد داشت .

 

نکته دیگر این است که تحلیل ما دررابطه با ترانه های این اثر تا حدودی بر تلفیق این کارها با موسیقی ( ملودی و تنظیم ) و همچنین اجرا هم استوار است و شاید اگر برخی از ترانه ها و اشعار این مجموعه در فضایی دیگر با ساختار موسیقایی تازه تری اجرا بشوند آن وقت دیدگاه دیگری قابل ارئه باشد ولی اکنون و در این وضعیت فعلی ، تحلیل منطبق بر آن چیزی است که شنیده می شود و آن گاه بلافاصله مورد قضاوت قرارمی گیرد.

 

 اشعار و ترانه های این مجموعه کارهای ضعیف و نازلی نیستند به مانند تعداد بیشمار ترانه های سخیف این روزهای موسیقی پاپ ،ولی در عین حال آثاری هم نیستند که حتما در یک آلبوم موسیقایی مورد استفاده قرار بگیرند . شاید برخی اشعار وقتی در یک قالب یک مجموعه کتاب منتشر می شوند و مخاطب آن را مطالعه می کند برایش قابل قبول و پذیرش باشد ولی دلیل نمی شود که حتما اجرای موسیقایی آنها هم جواب لازم را بدهد و همان ارتباط مورد نظر برقار شود. به هر روی خواننده مرعوب این کارها شده ، کارهایی که به هیچ وجه نمی توان با آنها ارتباط برقرار ساخت (در بیشتر قطعات) ، کارهایی که خیلی به درد اجرای موسیقایی نمی خورند ، در ضمن مضامین این ترانه ها هم اکثرا تکراری اند و حرف تازه ای را بیان نمی کنند که از این زاویه قابل دفاع باشند ، به لحاظ ساختار هم در هیچ کدام ما با کلامی خاص و ویژه برخورد نمی کنیم که به خود بقبولانیم خواننده به این دلیل خاص این ترانه را برگزیده است .

 

یکی دیگر از مواردی که در اشعار و ترانه های این آلبوم با آن روبرویم تشبیهات بیش اندازه در این کارهاست . این که در یک مجموعه و در بخش کلام این قدر ما با تشبیهات مواجه باشیم اصلا اتفاق جالب توجهی نیست . انگار کل یک ترانه تبدیل یه تشبه نامه شده است !

 

خواننده باید برای آلبوم بعدی خود ، باز به سراغ ترانه سرایان مطرح و نام آشنا برود چون با اجرای این کلام ها ، وی جایگاه کنونی اش را هم از دست می دهد. حسن ترانه سرایان شناخته شده این است که آشنایی بیشتری با فضای عمومی موسیقی دارند و کلامشان راحت تر با شنونده ارتباط برقرار می سازد .اینکه به یکباره کل یک مجموعه با کم تجربه های عرصه ترانه کار شود ریسکی است که می تواند جواب ندهد که البته همین طور هم شده است .

 

یکی از دیگر از موارد قابل طرح درمضمون آثار آلبوم بکار بردن کلمات و عبارتهای نامناسب در ترانه ست . ( سیگار ) ( تیغ روی رگ ) ( تانگوی تک نفره ) ( مصرف قرص ) و ... فضایی سیاه و گاه منزجرکننده را به ذهن متبادر می سازد.

 

اجرای خواننده هم همان روال قبلی آثار وی را طی می کند. خوانش برخی حروف و کلمات که به صورت کشیدن های بیش از اندازه می باشد از جمله کارهایی است که وی انجام می دهد .

 

با ارائه این آلبوم خواننده باید دست به یک تحول اساسی در آثارش بعدی اش بزند . از ملودی ساز و تنظیم کننده گرفته تا ترانه سرا و شاعر ، وی باید حتما دگرگونی لازم را انجام بدهد و گرنه بازخوردهای بدتر از این را شاهد خواهد بود .

 

ساعت فراموشی تجربه ناموفقی از خواننده ای است که به نظر می رسد به جای اینکه بیشتر در محافل سینمایی و ورزشی و حتی برگزاری کنسرت سیر کند ، باید وقت و وسواس بیشتری را جهت جمع آوری آلبوم به خرج بدهد . این آلبوم 15/78 که احتمالا رکوردی در جهان هم محسوب می گردد ،آلبوم فقط 45 ثانیه زمان خالی داشت ،  یک عذاب واقعی جهت شنیدن یک باره آن است . خود آلبوم مجموعه ناموفقی است ، حال حدود 80 دقیقه مدت زمان آن هم هست ، مخاطب کم حوصله امروزی چندبار وقت خود را به شنیدن این آلبوم اختصاص خواهد داد ؟

 

در حالی که پس از انتشار آلبوم قابل دفاع ساعت 25 شب ، سطح انتظارات از خواننده بالاتررفت وی به یکباره با ارئه این آلبوم کاملا معکوس عمل کرد و حال باید به مجموعه بعدی وی با شک و تردید نگرسیت .

 

به عنوان کسی که طی این سالها آلبوم های متعددی را از خوانندگان مختلفی شنیده ام این مجموعه یکی از عذاب آورترین کارهایی بود که آن را جهت نقد تحمل کردم . آلبومی که پس از پایان ، یک سردرد و فشار عصبی سنگینی را به مخاطب منتقل می سازد . شاید پس از تحمل کردن این آلبوم مقداری سعید آسایش بتواند شما را از این حالت وخیم روحی و فشارهای عصبی وارده نجات بدهد !!

در پایان با طرح یک سوال از جناب خواننده بحث این آلبوم را می بندیم ؛ خود شما چند بار حاضرید این آلبوم را به صورت متوالی بشنوید؟ 

 

 

موسیقی2002


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:نقد,آلبوم ساعت فراموشی,رضا یزدانی, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» عناوين آخرين مطالب